مینویسم برای دلم...
نَفَس که میکشم پُر میشود این حوالی از عطر ناب تو...
چشم میبندم و انگار چشم گشوده ام به چشمانت...
گاه و بیگاه اینجا دلی تنگ می شود و به آتش میکشد فاصله ها را...
طنین صدای تو لالایی شبهای تنهاییم می شود و من آرام به خواب می روم،به امید دیدن رویای تو...
کودک درونم هرازگاهی لجوج میشود و بیقرار...
بیقرار آن قلب مهربان با خندهای مستانه ...
آری مینویسم برای دلم...
*** بالاخره ماه آذر هم از راه رسید...ماهی که من با آقای""" آشنا شدم...آذرماه سال 90...یادش به خیر هنوز هم میشینم به اون موقع ها فکر میکنم...یه دنیا خاطره...یه دنیا اشک و لبخند...
ای نفس گیر ترین
حادثه فصل خزان
من به اسمت برسم
سخت نبارم سخت است...
" پویا جمشیدی "
تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید
برچسب : مینویسم برای تو,مینویسم برای تو که,مینویسم برای تو عشقم, نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 280 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 21:55