عشق پلنگی است که در رگ هایم می دود ،
پلنگی که می خواهد تا خدا خیز بردارد .
من این پلنگ را قلاده نمی بندم و رمش نمی کنم،حتی اگر قفس تنم را بشکند.
خدا ماه است و این پلنگ می خواهد تا ماه بپرد.
حکایت پلنگ و ماه عجب ناممکن است ،اما هرچه ناممکن تر زیباتر...
پلنگ عشق به هوای گرفتن ماه است که به آسمان جست می زند ؛
اما هزار هزار فرسنگ مانده به ماه میفتد .
دره های جهان پر از پلنگان مرده است که هرگز پنجه شان به آسمان نرسیده است.
خدا اما،پرش پلنگ عشق را اندازه می گیرد ،نه رسیدن اش را
و پلنگان می دانند که خدا پلنگی را دوست تر دارد که دور تر می پرد!
" عرفان نظر آهاری "
[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] تولد دوباره من...
ما را در سایت تولد دوباره من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1myrebirth9 بازدید : 359 تاريخ : پنجشنبه 17 فروردين 1396 ساعت: 10:41